روانشناس خوب در تهران

ریشه های تحولی طرحواره بی اعتمادی
طرحواره های ناسازگاری همانند تله بی اعتمادی و سو به کارگیری وقتی در روزگار کودکی ساخت می گردند که مراقبین نخستین مانند پدر و مادر با نیازهای نوپا خویش هماهنگ نباشد. در اینگونه حالتی با عدم ارضای نیاز ها موضوع برای پیدایش طرحواره بی اعتمادی آماده میگردد. طرحواره بی اعتمادی عموما به جهت آزار رسانی و آیتم بد رفتاری واقع شدن در زمانه کودکی صورت می‌گیرد. این بد رفتاری ها ممکن میباشد بدین عامل باشد که پدر و مادر در قبل خویش آزار رسانی را تجربیات کرده اند و این چرخه بد رفتاری را با فرزندان خویش ادامه می‌دهند. انگیزه و ریشه های تحولی پیدایش طرحواره بی روانشناس خوب در تهران اعتمادی عبارت اند از:

طرحواره بی اعتمادی و آزار رسانی
هنگامی که اشخاص در سنین کودکی خویش با آزار رسانی پدر و مادر و خشونت فیزیکی و کلامی مواجه گردیده باشند، حس طرد در آن‌ها صورت گرفته و ممکن میباشد نسبت به دور و بری ها خویش بی اتکا شوند. کودکانی که گزینه بدرفتاری پدر و مادر قرار میگیرند این حس را تجربیات می نمایند که حتی مجاورت ترین اشخاص معاش آن‌ها قصد زخم رساندن به اورا دارا‌هستند. این خردسال ها در بزرگسالی نیز نمی توانند به بقیه افراد پشت گرمی کرده و مدام در ادامه کشف کردن رفتاری می‌باشند که نشانمی دهد بقیه افراد قصد جراحت رساندن به او‌را دارا‌هستند.
خلق پارانوئید و طرحواره بی اعتمادی
از‌آنجا‌که بینش پدر و مادر در تکوین طرحواره ها نقشی اساسی دارا هستند. عده ای که در سنین ذیل خویش در خانواده هایی معاش کرده و تربیت گردیده اند که پدر و مادر مدام خلق و خوی های شک و سو ظن نسبت به سایر افراد را بسط داده اند، ممکن میباشد این خلق و طریقه عدم اتکا و اعتقاد و باور را الگوی خویش قرار دهند. اشخاص بلندمرتبه گردیده در اینگونه خانواده هایی، غالبا در برگسالی نیز استعداد این را دارا هستند که مشغول طرحواره بی اعتمادی و سو استعمال شوند.
عزت نفس و تله بی اعتمادی
اشخاص هنگامی در خانواده ای رویش کرده باشند که عزت نفس آنها‌را آرم گرفته و با اخلاق های خویش اتکا به نفسشان را متزلزل کرده باشند، ممکن میباشد به جهت این خوی ها نسبت به دیگر افراد شم عدم متکی بودن داشته و اندیشه نمایند سایر افراد نیز قصد جاری ساختن به عبارتی خلق ها را خواهند داشت. خانواده هایی که با لاف اعلام کردن پشت گرمی اشخاص را از دربین برده و عزت نفس را تخریب می نمایند، موضوع را برای تکوین طرحواره بی اعتمادی مهیا می نمایند.

ارعاب و تنبیه و تله بی اعتمادی
کسانی که در کودکی در خانواده یا این که مکتب با ترساندن و تنبیه ناچار به ایفا عمل هایی گردیده اند که با خواست خودشان نبوده میباشد، ممکن میباشد در بزرگسالی نیز درنگ نمایند که سایر افراد همچنان قصد سو به کار گیری از آنان برای پیش پیروزی هدف ها خویش را دارا‌هستند و سرگرم طرحواره بی اعتمادی شوند.
سو استعمال جنسی
خردسال ها یا این که بزرگسالانی که گزینه سو به کارگیری جنسی واقع گردیده اند حس پشت گرمی خویش به سایرافراد را از دست داده و ممکن میباشد تامل نمایند که همگی اشخاص با کشف کردن زمان، قصد زخم رساندن و سو استعمال دوباره از آنان را دارا هستند. بدین ترتیب اشخاص زخم دیدهاز سو استعمال جنسی ممکن میباشد سرگرم طرحواره بی اعتمادی شوند.

ریشه های تحولی طرحواره بی اعتمادی
طرحواره های ناسازگاری همانند تله بی اعتمادی و سو به کارگیری وقتی در روزگار کودکی ساخت می گردند که مراقبین نخستین مانند پدر و مادر با نیازهای نوپا خویش هماهنگ نباشد. در اینگونه حالتی با عدم ارضای نیاز ها موضوع برای پیدایش طرحواره بی اعتمادی آماده میگردد. طرحواره بی اعتمادی عموما به جهت آزار رسانی و آیتم بد رفتاری واقع شدن در زمانه کودکی صورت می‌گیرد. این بد رفتاری ها ممکن میباشد بدین عامل باشد که پدر و مادر در قبل خویش آزار رسانی را تجربیات کرده اند و این چرخه بد رفتاری را با فرزندان خویش ادامه می‌دهند. انگیزه و ریشه های تحولی پیدایش طرحواره بی روانشناس خوب در تهران اعتمادی عبارت اند از:

طرحواره بی اعتمادی و آزار رسانی
هنگامی که اشخاص در سنین کودکی خویش با آزار رسانی پدر و مادر و خشونت فیزیکی و کلامی مواجه گردیده باشند، حس طرد در آن‌ها صورت گرفته و ممکن میباشد نسبت به دور و بری ها خویش بی اتکا شوند. کودکانی که گزینه بدرفتاری پدر و مادر قرار میگیرند این حس را تجربیات می نمایند که حتی مجاورت ترین اشخاص معاش آن‌ها قصد زخم رساندن به اورا دارا‌هستند. این خردسال ها در بزرگسالی نیز نمی توانند به بقیه افراد پشت گرمی کرده و مدام در ادامه کشف کردن رفتاری می‌باشند که نشانمی دهد بقیه افراد قصد جراحت رساندن به او‌را دارا‌هستند.
خلق پارانوئید و طرحواره بی اعتمادی
از‌آنجا‌که بینش پدر و مادر در تکوین طرحواره ها نقشی اساسی دارا هستند. عده ای که در سنین ذیل خویش در خانواده هایی معاش کرده و تربیت گردیده اند که پدر و مادر مدام خلق و خوی های شک و سو ظن نسبت به سایر افراد را بسط داده اند، ممکن میباشد این خلق و طریقه عدم اتکا و اعتقاد و باور را الگوی خویش قرار دهند. اشخاص بلندمرتبه گردیده در اینگونه خانواده هایی، غالبا در برگسالی نیز استعداد این را دارا هستند که مشغول طرحواره بی اعتمادی و سو استعمال شوند.
عزت نفس و تله بی اعتمادی
اشخاص هنگامی در خانواده ای رویش کرده باشند که عزت نفس آنها‌را آرم گرفته و با اخلاق های خویش اتکا به نفسشان را متزلزل کرده باشند، ممکن میباشد به جهت این خوی ها نسبت به دیگر افراد شم عدم متکی بودن داشته و اندیشه نمایند سایر افراد نیز قصد جاری ساختن به عبارتی خلق ها را خواهند داشت. خانواده هایی که با لاف اعلام کردن پشت گرمی اشخاص را از دربین برده و عزت نفس را تخریب می نمایند، موضوع را برای تکوین طرحواره بی اعتمادی مهیا می نمایند.

ارعاب و تنبیه و تله بی اعتمادی
کسانی که در کودکی در خانواده یا این که مکتب با ترساندن و تنبیه ناچار به ایفا عمل هایی گردیده اند که با خواست خودشان نبوده میباشد، ممکن میباشد در بزرگسالی نیز درنگ نمایند که سایر افراد همچنان قصد سو به کار گیری از آنان برای پیش پیروزی هدف ها خویش را دارا‌هستند و سرگرم طرحواره بی اعتمادی شوند.
سو استعمال جنسی
خردسال ها یا این که بزرگسالانی که گزینه سو به کارگیری جنسی واقع گردیده اند حس پشت گرمی خویش به سایرافراد را از دست داده و ممکن میباشد تامل نمایند که همگی اشخاص با کشف کردن زمان، قصد زخم رساندن و سو استعمال دوباره از آنان را دارا هستند. بدین ترتیب اشخاص زخم دیدهاز سو استعمال جنسی ممکن میباشد سرگرم طرحواره بی اعتمادی شوند.